یک مادر جوان پس از مواجهه با تراژدی‌ای دلخراش، وظیفه سنگین بازگرداندن آرامش به زندگی خود را بر عهده دارد. او نه تنها برای التیام یافتن زخم‌های عمیق، بلکه برای تامین فضایی امن و سرشار از امید برای فرزند خردسالش، باید با غم سنگین خود سازگار شود. این فیلم مسیری پرپیچ و خم اما سرشار از قدرت و عشق را به تصویر می‌کشد که می‌تواند در مواجهه با فقدان، نوری برای ادامه‌ی زندگی روشن کند.

داستان فیلم در مونتانا در طول دهه 1870 میلادی روایت شده و در مورد دختری جوان به نام "ابیگیل آرچر" است که به تنهایی برای پس گرفتن تنها دارایی خود در این دنیا یعنی اسب خانوادگی‌شان، با گروهی از راهزنان خطرناک مبارزه می‌کند و ...

داستان این فیلم درباره‌ی مرگ مرد جوانی می‌باشد که در شب اتفاق افتاده است و اکنون دو نفر به نام‌های زک و ارل نمی‌خواهند کسی درباره‌ی چگونگی مرگش بداند و این خیلی بد است ، چون باعث می‌شود اخبار خیلی زود در شهر آلاباما پخش بشود و ...

در یک مزرعه ی دورافتاده ، مردی آرام آرام در حال مرگ است. خانواده ی او برای عزاداری دور هم جمع می شوند ، اما به زودی تاریکی فرا می رسد و موجودی شیطانی خانواده را تسخیر می کند و…

داستان فیلم در مورد مردی می‌باشد که علیه برادر خودش شهادت داده است ، بیست سال بعد او به شهر کنتاکی بازمی‌گردد تا خانواده‌اش را ببیند. اما…

یک پدر و مادر پرکار که وقت نظارت درست بر روی فرزندانشان را ندارند ، این شانس را پیدا می‎کنند تا یک تجارت خانوادگی راه بیندازند و امید دارند این تجارت اعضای خانواده را به هم نزدیک کند. اما…

فیلم “قلب ها بلند می طپند” داستان پدری را روایت می کند که قبل از رفتن دخترش به کالج، یک گروه دو نفره آهنگسازی باورنکردنی را با دخترش تشکیل می دهد…

ریاضی دان برجسته ( راسل کرو ) از دانشگاه فارغ التحصیل شده و به سمت استادی برگزیده می شود. او توانایی خارق العاده ای در کشف رابطه بین اشکال و اعداد به هم ریخته دارد. ازدواج با آلیشیا ( جنیفر کونلی ) به زندگی او رنگ و لعابی دیگر می دهد تا اینکه ظاهرا ویلیام پارچر ( اد هریس ) مامور سیا به سراغش می رود و از او می خواهد با توجه به استعداد بی نظیرش در زمینه فعالیتهای رمز شکنی به سیا کمک کند اما …